به گزارش ردبلیط؛ این روزها قصه سوختن مراتع و جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد، قصه تازهای نیست چراکه مرگ بلوطهای هزارساله در آتش هرسال اتفاق میافتد و هیچگاه از خاکسترشان هم بلوطی تازه نمیروید.
چند روز است آتش بر دامن زاگرس افتاده شب گذشته خبر دادند که آتش سوزی مهار شده اما امروز دوباره خبر از زبانه کشیدن دوباره آتش دادند.
آتشسوزی مراتع و منابع طبیعی شهرستان باشت که از چند روز پیش شروع شده بود در روز گذشته خاموش شد، اما در ادامه دامنه این آتشسوزیها باتوجهبه میزان شدید علفهای خشک شده در مراتع دیگر شهر ستان به منطقه باغات روستای فتح رسیده است.
آتشسوزی کوههای خامی و دامنه لار که به گفته مسئولین مهار شده بود دوباره در باغات روستای فتح از توابع کوه خامی شعلهور شده و به سمت کوه خامی در حال پیشروی است .
کارشناسان معتقدند بیش از نود درصد آتشسوزی جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد عمدی است و این قصه پردرد و رنج امروز محیطزیست این خطه زرخیز است.
باید بدانیم که این روزها قصه سوختن مراتع و جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد، قصه تازهای نیست چراکه مرگ بلوطهای هزارساله در آتش هرسال اتفاق میافتد و هیچگاه از خاکسترشان هم بلوطی تازه نمیروید، بسیجیان مثل همیشه پایکارند و نیروهای امدادی هم آماده، اما امکانات همچنان مثل گذشته است درحالیکه آتش همچنان در باد میرقصد و بلوطها را خاکستر میکند.
اگرچه سرکشی آتش در جنگلهای زاگرس خود تراژدی هرسالهای است که با مرگ تلخ هزاران بلوط پیوند خورده است، اما در این میان ارتفاعات، کوهها و مناطق حفاظتشده کهگیلویه و بویراحمد سهم بیشتری از آتشسوزیها را دارد و سالانه بسیاری از گونههای گیاهی و بلوطهایش در آتش خاکستر میشوند.
بنابراین عمده دلیل تهدیدکننده جنگلها در کهگیلویه و بویراحمد، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی بوده است که در چند سال اخیر منجر به تخریب بخش وسیعی از جنگلهای بلوط در این استان شده است. بااینوجود، پیشبینی میشود همزمان با گرمای بیسابقه هوا بر تعداد و وسعت آتشسوزیها در این استان نیز افزوده شود و خسارت ناشی از آتشسوزیها به دلیل فقدان امکانات و تجهیزات خاموشکننده بیش از سالهای گذشته باشد.
اگر باد نیاید آتشسوزی کوههای خامی امروز مهار می شود
در این میان سید روحالله شاهینی سرپرست فرمانداری باشت در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» گفت: بحث آتش سوزی کوه خامی باشت متاسفانه از روز سه شنبه هفته قبل آغاز شد و گزارشی مبنی بر آتشسوزی مراتع منابع طبیعی و منطقه حفاظت شده در منطقه کوه های خامی بدست ما رسید و در اولین لحظه ای که به ما اطلاع دادند نیروهای مردمی، طبیعت دوست به منطقه اعزام شدند.
سرپرست فرمانداری باشت بیان کرد: با توجه به اینکه ما در دیگر مناطق شهرستان باشت درگیر مهار آتشسوزی بودیم، ولی خیلی سریع نیرو به منطقه کوه خامی فرستادیم و از ظرفیت خودرویی کل شهرستان، اعم از خودروهای نیروهای مردمی، نیروهای طبیعت دوست، محیط زیست، منابع طبیعی، هلال احمر و آتشنشانی همه عزیزان و مسئولین پای کار آمدند.
وی مطرح کرد: ما از ظرفیت دو تا بالگرد استفاده کردیم که بالگردها جهت انتقال نیرو به منطقه صعب العبور بود و یک بالگرد آبپاش آوردیم که چندین مرحله آب پاشی انجام داد و توسط بالگرد انتقال نیرو، نیروهای سپاه و بسیج و مردمی به مناطق انتقال داده شدند .
شاهینی در پایان گفت:در حال حاضر آتش تحت کنترل است اگر وزش باد نداشته باشیم امروز به طور کامل مهار و خاموش میشود.
چرا زاگرس پیوسته دچار آتشسوزی است؟
امرداد به قلم نگار جمشیدنژاد نوشت: در سالهای گذشته و این سالها، کموبیش، آتشسوزیها در بخش سردسیر زاگرس اندکی پس از آغاز گرمای تابستان روی میدهد، اما گسترههای گرمسیری زاگرس بسیار زودتر و از میانهی بهار گرفتار شعلههای آتش میشود و تا پایان فصل گرما ادامه مییابد. پرسیدنی است که چرا زاگرس از آتشسوزی در امان نیست؟ یا دستِ کم دامنهی آتشسوزی به اندازهای نیست که آن را طبیعی و به سبب گرمای هوا بدانیم و همواره گسترههای بسیار زیادی از جنگلهای این رشتهکوه دست به گریبان با نیروی آتش است؟
سبب آتشسوزیهای زاگرس هرچه باشد (گرمای هوا، آتشسوزیهای خودخواسته یا سببهای دیگر)، بهگمان میرسد تنها راه دستیابی به راهکاری برای برآورد و شیوهی مهار آتش آن است که در فصل سرد سال بررسیهایی انجام شود تا به درستی دانسته شود که گسترههای پُرخطر زاگرس کدام است؟ یا چرا در یک گستره، آتشسوزیهای پیاپی روی میدهد؟
راهکارهای جلوگیری از آن چیست و جوامع بومی چه کمکی برای جلوگیری از آتشسوزی جنگلها میتوانند انجام دهند؟ اما شوربختانه هنگامی که دانسته میشود که سبب برخی از آتشسوزیها آتش زدن پسماندهای کشاورزی است، یا سودای شوم سودجویانی که برای قاچاق چوب و زغال دست به آتشسوزیهای خودخواسته میزنند، بررسیهای بایسته و کارشناسانهای انجام نمیگیرد.
یکی از کنشگران زیستبوم در اینباره میگوید: «متولی هر کاری در مساله آتشسوزی جنگلهای زاگرس باید مشخص شود. جهاد کشاورزی وقتی در مسالهی آتشزدن پسماند زمینهای کشاورزی متولی است، چرا ورود نمیکند؟ چرا محیط زیست شکایت نمیکند؟ چرا که براساس قانون آلودگی هوا، آتشزدن پسماند جریمه دارد. راهکارهای قانونی باید پیش گرفته شود. از طرفی دیگر، مسالهی آموزش نیز باید جدی گرفته شود. وقتی بدانند که این آتشزدن چه نفعها و چه ضررهایی دارد، متوجه خواهند شد که آسیبها بیشتر از نفعها است.
زمین وقتی هرسال آتش زده شود، مقاوم و نفوذناپذیر میشود. این موارد باید آموزش داده شود تا در کنار هم به یک نتیجه برسیم. اما میبینیم این بخش اصلا جدی گرفته نمیشود» (امید سجادیان در گفتوگو با تارنمای روزنامهی فرهیختگان- ۴ تیر ۱۴۰۰).
نتیجهی این بیتوجهیها همین است که نیروهای مردمی با دست خالی برای مهار آتش رو به گسترههای شعلهور میآورند اما روشن است که بدون ابزار (تجهیزات) کار چندانی از پیش نمیبرند و آتش ساعتبهساعت دامنهی افزونتری میگیرد. شگفت آن است که دستگاههای سرپرست (:متولی) چنان ابزارهایی را هیچگاه در اختیار بومیها قرار ندادهاند تا آنها کاری اثرگذار برای مهار آتش انجام بدهند.
چنین غفلتی از ناهماهنگی دستگاههای دولتی ناشی میشود. هنگامی هم که نیرویهای ماهر دست به مهار آتش میزنند اغلب ساعتهای آغازین و طلایی برای جلوگیری از گسترش آتش، از دست رفته است (بهسبب ارتفاع کوههای زاگرس و دشوارگذر بودن آنها).
آگاهان میپرسند: «دلیل این حجم از آتش سوزی چیست؟ آیا نمیتوان با اصلاح رویههای غلط و کاربست رویههای صحیحتر از وقوع چنین حجمی از خسارت جلوگیری کرد و یا باید هر سال شاهد این آتش سوزیها باشیم و از شهروندان و مدیران ایرانی برای مقابله کاری ساخته نیست؟» (گزارش خبرگزاری تابناک- ۱۳ خرداد ۱۳۹۹).
به هر روی، چنان آتشسوزیهای گستردهای، چندین سبب دارد که آنها را میتوان اینگونه برشمرد:
– کمبود نیروی انسانی؛ افزون بر اینکه همان نیروهای اندک هم ابزارها (تجهیزات) ابتدایی دارند، نه ابزارهای پیشرفتهی امروزی. کارشناسان میگویند که دستگاههای سرپرست مهار آتشسوزی جنگلها، گام اثرگذاری در بهکارگیری دستگاههای مدرنی که دنیای پیشرفتهی کنونی در اختیار گذاشته است، برنمیدارند.
– دشوارگذر (صعبالعبور) بودن کوههای زاگرس و بلندای بسیار آنها. این مساله، کار امدادرسانی و بُردن ابزار به جنگلهای و رشتهکوهها را با دشواری بسیاری روبهرو میکند. بالگردها نیز گاه در خاموشکردن آتش کار چندانی از پیش نمیبرند.
– ناتوانی در هماهنگکردن و بهکارگیری نیروهای مردمی و بومی و آشنا کردن آنها با شیوههای خاموشساختن آتش. در این زمینه آشفتگی آشکاری در مدیریت منابع انسانی دیده میشود.
– سهلانگاری در پایش جنگلها و دیدبانی پیوستهی آنها. این کار را میتوان با بهرهگیری از سیستمهای هوشمند دیجیتالی انجام داد، یا به کمک دستگاههای مانیتورینگ.
– کمبود امکانات سختافزاری و استاندارد و نبود کارشناسانی حرفهای که توانمندی بهرهگیری از این ابزارها را داشته باشند.
– ناآشنایی و آموزشندیدگی مردمان بومی پیرامون جنگلهای زاگرس و یادگیری شیوهی درست بهرهگیری از جنگل و منابع آن.
– خشکسالی که چندین سال است گریبان جنگلهای زاگرس را گرفته است.
– گردشگرانی که اشیا شیشهای را در جنگل رها میکنند و همان اشیا گاه سبب آتشسوزیهای مهیب میشوند.
– کشمکشها و درگیریهای قبیلهای که سبب آتشسوزی خودخواستهی (:عمدی) جنگلهای زاگرس میشود.
این نمونهها و نمونههای دیگر، زاگرس را آسیبپذیر ساخته است. نگاهی به این فهرست نشان میدهد که با اندکی کوشش و زمینهسازی، میتوان جلو زیانهای فراوان آتشسوزی در جنگلهای زاگرس را گرفت، اما روشن است که چنین کاری نیاز به اراده و عزمی استوار و ملی دارد.
* در برشمردن سببها آتشسوزی در جنگلهای زاگرس، از گزارش خبرگزاری تابناک (۱۳ خرداد ۱۳۹۹) بهره برده شده است.